پس از تصویب توافقنامه پاریس در دسامبر 2015 و امضای آن توسط 175 کشور عضو، فشار بر شرکتها، شهرها و دولتها جهت پاسخ به تهدید تغییرات اقلیمی در نتیجه اقدامات آن ها افزایش یافت و بر حفاظت از آینده کره زمین تاکید بیشتری شد. در پاسخ به این امر، سازمانها مجبور شدند پایداری را به عنوان هسته استراتژی و هدف خود در نظر بگیرند و هر روز بر تعداد این سازمان ها افزوده می شد.
توجه به مفهوم پایداری، از تئوری تا عمل
طبق گزارش نتایج مطالعه صورت گرفته توسط موسسه انجین در سال 2022، 83% از شرکت های بررسی شده در این پژوهش اذعان داشته اند که مفهوم پایداری، توصیه های بسیار خوبی در راستای اهداف کسب وکاری و منافع اقتصادی شرکت ها ارائه کرده است. در همین چارچوب، این موسسه همچنین اعلام کرده است که با وجود این که این مفهوم در راهبردهای کسب وکاری نیز تاثیرات موفقی برجای گذاشته ولی همچنان، فقط 28% از شرکت ها، اهداف پایداری را به صورت عملی در برنامه های خود استقرار داده اند.
داده های اخیر بهصورت جهانی نشان میدهد که پایداری در شرکتها و مؤسسات به عنوان یک مسئله کم اهمیت دیده نمیشود و در واقع برخی از آنها تمرکز خوبی بر روی این حوزه دارند. با این حال، ممکن است به دلایل مختلف، مانند نگرش کوتاهمدت به سود و سودآوری، فشار رقابتی شدید، کمبود منابع مالی و مدیریت نامناسب، پایداری را به عنوان یک مسئله کم اهمیت، تلقی کنند و در اولویت های اول برنامه ریزی و مدیریت مورد توجه نیست.
مزایای بهره گیری از راهبردهای پایداری
در طول سالها، آگاهی از اهمیت پایداری بهطور قابل توجهی افزایش یافته است. با افزایش توجه به مسائل محیط زیستی، تغییرات اقلیمی، محدودیت منابع طبیعی و نیاز به ارزشهای اجتماعی، بسیاری از شرکتها درک کردهاند که پایداری میتواند برای آنها از لحاظ مالی و عملکردی بهرهور باشد که در ادامه به برخی از دلایل توجه به این امر اشاره میکنیم:
• کاهش هزینهها: انجام تدابیر پایداری، میتواند به شرکتها کمک کند تا هزینههای عملیاتی خود را کاهش دهند. به عنوان مثال، میتوان با بهرهبرداری بهینه از منابع انرژی و کاهش مصرف آن، هزینههای انرژی و حمل و نقل را کاهش داد. همچنین، استفاده از فناوریهای پاک و کارآمد، میتواند هزینههای نگهداری و تعمیرات را تقلیل داده و عمر مفید تجهیزات را افزایش دهد.
• بهبود کارایی عملیاتی: بی شک با بهینهسازی فرآیندها و فناوریها، کاهش تلفات مواد و انرژی، بهبود بهرهوری منابع و استفاده بهینه از زمین، تجهیزات و نیروی کار، شرکتها میتوانند عملکرد خود را بهبود داده و بهرهوری بیشتری را به دست آورند و به کارگیری تدابیر پایداری کمک بسزایی در بهبود کارایی عملیاتی آنها میکند.
• دستیابی به رقابتپذیری بالاتر: پایداری میتواند به شرکتها کمک کند تا قابلیت رقابت خود را در بازار افزایش دهند. طی سالهای اخیر مصرفکنندگان و مشتریان امروزی اهمیت بالایی به مسائل محیط زیستی و اجتماعی دادهاند و این موضوع نشان از تمایل آنها به کار کردن و تعامل با شرکتهایی است که به این مسائل توجه داشته باشند؛ بنابراین، شرکتهایی که به تدابیر پایداری توجه میکنند و مسئولیت اجتماعی خود را رعایت میکنند و در راستای آن گام برمیدارند، میتوانند نسبت به رقبای خود برتری داشته و از بازار، بهرهمندی بیشتری به دست آورند.
• جذب سرمایهگذار: سرمایهگذاران با توجه به اقبال مشتریان، در جستجوی شرکتها و مؤسساتی هستند که بهرهوری منابع، مدیریت پایدار و اثرگذاری اجتماعی خوبی داشته باشند. این به بدان معنی است که با اعمال تدابیر پایداری، شرکتها میتوانند سرمایهگذاران اخلاق مدار و فرشتگان سرمایهگذار بیشتری جذب و در نتیجه اعتماد بیشتری به دست آورند. همچنین، با ارائه گزارشات شفاف و انتشار اطلاعات مربوط به عملکرد پایدار ـ که خود بخشی از تدابیر پایداری است ـ شرکتها میتوانند روابط خود با سرمایهگذاران را بهبود داده و فرصتهای جدیدی برای جذب سرمایهگذار ایجاد کنند.
• مدیریت خطرها و بحرانها: پایداری میتواند به شرکتها کمک کند تا خطرات و بحرانهای محتمل را پیش بینی و کاهش داده و در برابر آنها از آمادگی کافی برخوردار باشند. بهعنوان مثال، شرکت های پایدار با اتخاذ اقداماتی برای مدیریت ریسکهای محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی، میتوانند به کاهش خسارات مالی و اعتباری ناشی از بحرانها پرداخته و عملکرد با ثبات تری در حوزه اقتصادی نشان دهند.
به طور کلی، پایداری به شرکتها این امکان را میدهد که همزمان با رشد و توسعه، بهبود مناسب در حوزه های اجتماعی و محیط زیستی را فراهم کرده و در عین حال بهرهوری و سودآوری خود را نیز افزایش دهند.
چالش های مسیر پایداری در ایران
در سال های اخیر، پایداری به عنوان یک مسئله برجسته در حوزه توسعه و رشد اقتصادی، محیط زیست و فضاهای اجتماعی در ایران نیز همچون سایر کشورها مورد توجه قرار گرفته است. با این وجود و در حالی که بسیاری از شرکتها و مؤسسات در کشور تلاش میکنند تا به پایداری اهمیت داده و اقداماتی را در این زمینه انجام دهند، با چالشهای متعددی نیز مواجه هستند.
یکی از چالشهای اصلی در مسیر پایداری در ایران، نیاز به تغییر الگوهای فکری و فرهنگی است. این تغییر نیازمند ارتقاء سطح آگاهی جامعه و شناخت صحیح درباره مفهوم پایداری است. بررسی های اخیر ما نشان میدهد که در راستای اصلاح الگوی توسعه اقتصادی درکشور به خصوص در برنامه هفتم توسعه، به افزایش قابلتوجهی در سطح سواد و آگاهی عمومی در حوزه تأثیرات محیط زیستی و اجتماعی فعالیتهای اقتصادی، ضرورت حفظ منابع طبیعی و مباحث مرتبط با توسعه پایدار نیازمندیم. در این راستا، افزایش آگاهی و تغییر نگرش جامعه نسبت به مسائل محیط زیستی و اجتماعی میتواند با تکیه بر آموزشهای کارآمد و توجه به سرفصل های دانش و مهارت در کنار هم تحقق یابد.
چالش دیگری که در راستای پایداری در ایران با آن مواجه هستیم، مدیریت منابع محدود است. ایران با توجه به شرایط جغرافیایی، تحتفشار مضاعفی در حوزه منابع آب و انرژی قرار دارد. این کشور با مشکلاتی مانند کاهش منابع آب، تغییر الگوی مصرف انرژی و کاهش تنوع زیستی مواجه است؛ بنابراین، مدیریت دقیق و استفاده بهینه از منابع طبیعی در کشور بسیار حائز اهمیت است. اقداماتی مانند استفاده از فناوریهای نوین در زمینه انرژی، بهرهبرداری بهینه از منابع آب، ترویج کشاورزی پایدار و حفظ تنوع زیستی میتواند به تحقق اهداف پایداری در این زمینه کمک کند.
از دیگر چالشهای مهم پیش روی پایداری در ایران، عدم وجود هماهنگی بین سیاستهای دولتی، نهادهای عمومی و بخش خصوصی است. در این ساختار و برای تحقق پایداری، همکاری و همراهی بین دولت، صنعت و جامعه مدنی از ضروریاتی است که بارها توسط متخصصان مورد تأکید قرار گرفته است. بر این اساس، هماهنگی بین این نهادها و همکاری میان آنها برای اجرای برنامهها و اقدامات پایدار، نقش مهمی در رسیدن به اهداف پایداری خواهد داشت.
در نهایت، چالش دیگری که در پایداری در ایران میتوان از آن نام برد، مشکلات مالی و تأمین منابع است. برخی از اقدامات پایداری نیازمند سرمایهگذاری و هزینههای اولیه قابل توجهی میباشند. بررسیهای اخیر ما نشان میدهد در حالی که مزایای بلندمدت این اقدامات آشکار است، اما در دستیابی به تأمین منابع مالی برای پروژههای پایدار، مشکلات و محدودیت های فراوانی در کشور وجود دارد. لذا در راستای تحقق برنامه های توسعه پایدار، برنامهریزی مناسب در زمینه تأمین منابع مالی، تسهیلات و حمایتهای دولتی، تشویق سرمایهگذاریهای پایدار و مدیریت خلاقانه منابع مالی میتواند از راهکارهای عملی در این حوزه قلمداد شود.
چه باید کرد؟
با توجه به مطالب ذکر شده میتوان گفت برای دستیابی به هدف پایداری در کشور ایران، نیازمند ارتقای آگاهی و توجه بیشتر از سوی جامعه، مدیریت منابع محدود، هماهنگی بین نهادها و حل مشکلات مالی هستیم. در این راستا، داده های موجود نشان میدهد که تنها با همکاری و تلاش مشترک، میتوانیم به پایداری اقتصادی، محیط زیستی و اجتماعی دستیابیم. لازم به ذکر است که بر اساس این دادهها، آینده پایدار کشور ایران به عملکرد پایدار شرکتها، سیاستگذاریهای مناسب و اشتراک فرهنگ پایداری در جامعه، وابسته است. بدین منظور، تحقیق و توسعه فناوریهای نوین، ارتقای سطح آموزش و آگاهی عمومی، تدوین قوانین و مقررات محیط زیستی، تشویق به سرمایهگذاری پایدار و تقویت همکاری بین نهادها، اقداماتی است که بایستی توجهی بیش از پیش بدانها داشته باشیم و جهت کسب موفقیت در این زمینه، توسعه مفهوم پایداری در شرکتها و مدلهای گذار در بین شرکتها و مؤسسات تجاری از اهمیتی حیاتی برخوردار است و بایستی مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
دکتر امیرعسگری، پژوهشگر توسعه پایدار و مدیرعامل خانه خلاق و نوآوری ترمه